درخواست اصلاح

کافه ستاره

از دانشنامه ویکیدا

کافه ستاره عنوان یک فیلم سینمایی ایرانی است که در سال 1384 ساخته شد. این فیلم به نویسندگی پیمان معادی و کارگردانی سامان مقدم و تهیه کنندگی مصطفی شایسته در 90 دقیقه ساخته و به نمایش عمومی درآمد.

نمایی از فیلم کافه ستاره
نمایی از فیلم کافه ستاره

این فیلم به شیوه اپیزودیک ساخته شده و در سه قسمت، به روایت زندگی سه زن می‌پردازد که در یکی از محله‌های قدیمی تهران سکونت دارند. فیلم‌نامه این اثر بر اساس اثری از نجیب محفوظ نوشته شده. علاوه بر آن برخی ایم فیلم را به بازسازی فیلم کوچه میدان می‌دانند.

کافه ستاره در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه سینمای ایران شرکت کرد. این فیلم در دهمین جشن خانه سینما نیز تندیس بهترین تدوین و تندیس ویژه هیئت داوران را به دست آورد. علاوه بر این فیلم سینمایی کافه ستاره جوایز مربوط به بهترین کارگردانی، بهترین تدوین و بهترین بازیکن زن را از دهمین جشن سینمایی ـ تلویزیونی دنیای تصویر به خود اختصاص داد.

خلاصه

بازیگران

بازیگران اصلی فیلم کافه ستاره به کارگردانی سامان مقدم عبارتند از:

افسانه بایگان

پژمان بازغی

هانیه توسلی

رویا تیموریان

حامد بهداد

شاهرخ فروتنیان

مسعود رایگان

نیکو خردمند

ایرج نوذری

نگار فروزنده

کوروش ستوده

مهدی صباغی

کیانوش گرامی

و...

عوامل

گروه كارگردانی
سامان مقدم كارگردان
عليرضا شمس شريفی دستيار اول كارگردان
عليرضا شمس شريفی برنامه ريز
علی افشين راد دستيار دوم كارگردان
شيما مجيدی گروه كارگردانی
ليلی مرادی گروه كارگردانی
آلاله هاشمی منشی صحنه
گروه فيلمنامه
۱- پيمان معادی نويسنده
گروه تهيه و توليد
مصطفی شايسته تهيه كننده
كيانوش گرامی مدير توليد
علی شهرستانی پشتيباني توليد
حسين عليپور پشتيباني توليد
عارف نصرالهی پشتيباني توليد
رضا خرسندی پشتيباني توليد
محمد شايسته دستيار توليد
سيداميد شجاع الدين امور مالی
نازنين محقق رشيد امور مالی
پروانه اندك رنج امور اداری
گروه فيلمبرداری
بهرام بدخشانی مدير فيلمبرداری
محمد ابراهيميان دستيار اول فيلمبردار
علی مهدوی گروه فيلمبرداری
محمدرضا پازوكی گروه فيلمبرداری
پيمان شادمان فر نور
محمدرضا طلايی سينه موبيل
علی نيك رفتار عكس
گروه تدوين
محمدرضا مويينی تدوين
گروه صحنه و لباس
آيدين ظريف طراح صحنه و لباس
جمشيد محمودی گروه صحنه
جواد فاضلی گروه صحنه
مرضيه كرمی جامه دار
گروه چهره پردازی
۱- مهري شيرازی طراح چهره پردازی
۲- افروز بوجاريا چهره پرداز
۳- امير ترابی چهره پرداز
گروه موسيقی
امير توسلی آهنگساز
گروه صدا
ايرج شهزادی صدابردار
امين ميرشكاری صدابردار
منصوره شهبازی صداگذار
پرويز آبنار صداگذار
سليم احمدی دستيار صدابردار
گروه جلوه های ويژه
محسن روزبهانی جلوه های ويژه
رضا تركمان جلوه های ويژه
ايمان كرميان جلوه های ويژه

نقد و بررسی

حسین عبدالهاشم پور:

شخصیت ها در این اثر علاوه بر ایرانی بودن، دارای یک پرداخت خوب هستند که آنها را باورپذیر و ملموس می کند. رومن رولان در "جان شیفته" می نویسد "آدم های خوشبخت سرگذشت ندارند". آنها که زخمی بر تن و روح شان به یادگار مانده سرگذشت ها برای تعریف کردن دارند. درست بر همین اساس آدم هایی که به "کافه ستاره" می آینده و می روند، حکایت هفتاد من کاغذند. فریبا، سالومه، ملوک و حتی ابی، خسرو، فریدون و البته دخترک شیفته دبی در مجال کوتاه ظرف زمانی فیلم تنها فرصت مرور شدن می یابند، اما به حتم در یک نگاه هر یک از این شخصیت ها آنقدر خوب و دارای شناسنامه به نظر می رسند که می توانند یک سوژه تمام عیار برای یک فیلم سینمایی بلند باشند.

فریبا، نشانه های زن سنتی ایرانی را در خود حفظ کرده است. او همچنان به مرد به منزله سایه بالای سر نیاز دارد، اما در عین حال صاحب یک کافه است و به عنوان نان آور خانه حضور اجتماعی پررنگی دارد. ملوک صاحب چند خانه است، اما او دختر ترشیده و متمول و متفاوتی است که عشق پیرانه سرش از تلخی اثر می کاهد. سالومه اما نماینده نسل زنان امروز بلکه نماینده نسل جوانان امروز است. او منتقد وضع موجود است. جمع بندی گفته های او نزد روحانی امامزاده و ابی، نامزدش، تماشاچی را به اینجا می رساند که سالومه زیبایی ها و ارزش های زندگی سنتی را با مدرنیته و تکنولوژی روز می خواهد، مثل امامزاده وسط دریا یا مکانیک شیک و پیک ... اما راستش آنچه در این میانه باورپذیر درنمی آید رفتن سالومه است.

سالومه علیرغم فشارهایی که پس از زندانی شدن ابی تحمل می کند، در هیچ جای اثر نشانی دال بر اینکه آدم رفتن باشد از خود به جای ننهاده است. ابی و کمی تا قسمتی خسرو به آدم های کیمیایی نزدیک ترند. دایره واژگانی ابی فرهنگ لغات آدم های کیمیایی است. با این تفاوت مهم که هر یک از این دو با روند رفتاری خود از قالب تیپ درآمده و به شخصیت نزدیک می شوند.

داستان از آغاز تعادل ندارد. همه چیز معلق است و گویی در انتظار کنشی است تا ماجراها آغاز شوند و سامان مقدم پس از اینکه به خوبی این بی تعادلی را تصویر می کند، تماشاچی را به انتظار نمی گذارد. قتل فریدون به دست خسرو کنشی است که زمینه ساز همه ماجراهای فیلم می شود.

از دستگیری ابی تا سرگردانی ملوک و رفتن سالومه و ... اتفاقاتی است که دستخوش همان کنش اصلی اثر هستند و این البته از ایرانی بودن "کافه ستاره" نشات می گیرد. "کافه ستاره" در یک محله قدیمی واقع است که آدم ها و زندگی هر یک از آنها در هم تنیده و مرتبط به هم است. در صحنه های نخستین از زبان فریبا، مادرش و حتی سالومه به دفعات از هراسشان از آگاهی مردم محل می شنویم و طبیعی است که کنش بزرگی نظیر یک قتل، آدم های یک محل را که مثل دانه های یک تسبیح به هم متصلند متاثر نماید.

شکل متفاوت روایت داستان "کافه ستاره" و تعلیق آفرینی های پیاپی در اپیزودهای نخست موجب می شود تماشاچی از اپیزود دوم در پی کشف و شهود برآید و در اپیزود سوم خود نقش فعالی در تعریف روند قصه ایفا نماید. در این اثر تعریف و تجربه تازه ای از فیلم اپیزودیک در سینمای ایران شده است. در تجارب پیشین چه از سوی محسن مخملباف و چه از سوی رسول ملاقلی پور و ... گاه فضای نزدیک به هم داستان ها یا شخصیت ها و کوتاهی ظرف زمانی داستان فیلمساز را وامی داشت اثری اپیزودیک را طراحی نماید.

اما در "کافه ستاره" اپیزودیک شکل روایت یک داستان بلند است. این داستان بلند می توانست به مانند قصه های قدیمی با یکی بود یکی نبود آغاز شود، اما ابتکار سامان مقدم موجب شد تا فرم نویسی برای بازگویی روایت انتخاب شود. در هر اپیزود روی یک شخصیت تمرکز می شود، اما این دلیلی نمی شود تا تماشاگر از حال و روز باقی شخصیت ها غافل بماند.

تکه ای از پازل ماجرا در هر اپیزود گنجانده شده تا تماشاگر رفته رفته علت و معلول ها را کشف کند. شکل متفاوت روایت خود می تواند دلیلی باشد تا تماشاچی را ترغیب نماید دوباره به دیدن "کافه ستاره" برود.[۱]

منابع

  1. نقدی بر فیلم کافه ستاره [برداشته شده در 27 بهمن 1402]